مث ماه
وبلاگ تفریحی - آموزشی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید ، قدمتون روی سر و چشم من . عزیزان امیدوارم لحظات خوبی رو در اینجا سپری کنید ، خیلی خوشحال میشم که به من سر میزنید . اگه دوست داشتین نظر هم بذارین ، ممنون میشم . لطفا در این چند دقیقه ای که با هم هستیم به ناراحتی ها فکر نکنید ، فقط شاد باشید! باشه؟! ممنونم ... دوستدار همگی شما Enika

پيوندها
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مث ماه و آدرس mese-mah.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 72
بازدید کل : 19349
تعداد مطالب : 39
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1




نويسندگان
Enika

آرشيو وبلاگ
ارديبهشت 1392


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:54 :: نويسنده : Enika

 

 نامه نیوز:  مقامات بهداشتی تهران اعلام کردند که به گرمابه‌داران دستور داده شده است در حمام‌ها از مشت و مال دادن مشتری‌های خودداری کنند.

«مشت و مال» از آداب و رسوم قدیمی است و بزرگ‌ترها عادت داشتند هر بار که به حمام می‌روند، مشت و مال هم ببینند. 13 مهر 1343، روزنامه کیهان در خبری از ممنوع شدن «مشت و مال» خبر داد.

متن خبر را در ادامه بخوانید:


مقامات بهداشتی تهران اعلام کردند که به گرمابه‌داران دستور داده شده است در حمام‌ها از مشت و مال دادن مشتری‌های خودداری کنند.

علت صدور این دستور ضایعاتی بود که بر اثر مشت و مال‌های غیرطبی و خشن در اعصاب و عروق اشخاص و مهره‌های مفاصل استخوانی بدن آن‌ها وارد می‌شود و گاهی ایجاد ناراحتی‌های مختلف می‌گردید. تاکنون در حمام‌های عمومی معمول بود که دلاک‌ها برای رفع خستگی مشتری آنها را مشت و مال می‌دادند، این عمل در حمام‌ها شمال شهر منسوخ شده و با تذکری که به کلیه گرمابه‌ها داده شد مشت و مال در گرمابه‌های نقاط دیگر شهر نیز ممنوع گردید.

پزشکان متخصص اعصاب و استخوان در این باره اظهار می‌کنند که اینگونه «ماساژها» جنبه طبی نداشته و چون به وسیله کارگردان حمام با خشونت اعمال می‌شود برای اعصاب، عضلات، عروق بدن و مره‌های استخوان‌ها ضررهای غیرقابل جبرانی ببار می‌آرود و رگ‌های بدن اشخاص گاهی «واریس» پیدا می‌کند.

پزشکان مزبور اعلام کردند که دستگاه‌های مسئول بهداشتی باید به شدت ممنوعیت مشت و مال را کنترل کننند و یا به کارگردان حمام‌ها تذکر دهند که عمل ماساژ عضلات را برای رفع خستگی بجای مشت و مال‌ها سخت انجام دهند و اینکار باید طوری انجام شود که به مهره‌ها و عضلات و عروق بدن زیانی نرساند.

 
پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:38 :: نويسنده : Enika

  جشنواره گل بلومنکورسو هر ساله در شهر زاندرت هلند برگزار می شود. این جشنواره که از سال 1936 شروع شد، هر سال اولین یکشنبه ماه سپتامبر برگزار می شود.

این نمایش متشکل از 20 مجسمه بزرگ ساخته شده از گل های کوکب است و جنبه بازرگانی نداشته و کاملاً داوطلبانه است. سازه ها در طول تابستان و توسط ساکنین شهری که فقط 20 هزار نفر جمعیت دارد ساخته می شوند و چون گل کوکب زیاد نمی ماند، گل ها را در آخر تابستان و یک هفته قبل از جشنواره روی سازه ها سوار می کنند. محلی ها محلی ها می گویند که این جشنواره بسیار اعتیادآور است!

 
پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : Enika

 

 

 

سخت ترين كار

- به غضنفر ميگن:تو عمرت سخت ترين كاري كه انجام دادي چي بود؟ ميگه پر كردن ننمكدون مي پرسن چرا؟جواب ميده: آخه سوراخ‌هاش خيلي ريزه!

پازل

-يارو با خوشحالي به دوستش مي گه:بالاخره اين پازل رو بعد از 3 سال درستش كردم.دوستش مي گه 3سال كم نيست؟يارو مي گه:نه آخه روش نوشته 3 تا 5 سال!

تعليم رانندگي

-يه روز يه دختره ميره تعليم رانندگي ازش مي پرسن چطور بود؟

ميگه:بد نبود ولي آقاهه خيلي مذهبي بود.

ميپرسن چرا؟

ميگه:من هر جا مي پيچيدم مي گفت:يا امام رضا يا پيغمبر...!

كبريت

-یارو میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه،هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده.

رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه!

یارو میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد!

محرم

-از یارو می پرسن: اگه گفتی کی به همه محرمه؟

یک خورده فکر میکنه میگه: سوپر مارکت سر کوچه!

میگن: چرا؟

میگه: چون به همه شیر میده!

قهوه خونه

-یارو میره قهوه خونه تا میتونه چایی میخوره ۵ تا ۱۰ تا ۱۵ تا.

قهوه خونه چیه شاکی میشه میگه: بابا خسته نشدی این همه چایی خوردی؟

یارو میگه: راست میگی واللا قربونت یه چایی بیار بخوریم خستگیمون در بره!

برق

-معلم: براي قطع جريان برق بايد چي كار كنيم؟

شاگرد: بايد قبض برق رو پرداخت نكنيم!

بچه

-یه نفر 19 تا بچه داشته،‌ بهش ميگن: چرا يك بچه ديگه نمياري، رُند شه؟!

ميگه: فرزند كمتر، زندگي بهتر!

 

 
پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:5 :: نويسنده : Enika

 
 
عادت هائی که سبب از بین بردن سلول های مغز می شوند!

.................................................................................................
کارهای زیادی است که باعث از بین رفتن سلول های مغزی شده و افراد با نابودی سلول های مغزی به آلزایمر مبتلا می شوند.

۱ نخوردن صبحانه: افرادی که صبحانه نمی خورند سطح قند خونشان پایین می آید.

این امر باعث کاهش تامین موادغذایی برای مغز شده و در نتیجه دلیل افت فعالیت مغزی می شود.

۲ پرخوری: این امر باعث فشار بر روی شریان های مغزی شده و منجر به کاهش قدرت ذهنی می شود.

۳ سیگار کشیدن: این امر باعث کوچک شدن مغزی در نتیجه منجر به آلزایمر می شود.

۴ مصرف زیاد قند و شکر: استفاده زیاد قند و شکر جذب پروتئین و موادغذایی را متوقف می کند و منجر به سوء تغذیه و احتمالا اختلال در رشد مغزی است.

۵ آلودگی هوا: مغز بزرگترین مصرف کننده اکسیژن در بدن ما است. دمیدن هوای آلوده باعث کاهش اکسیژن به مغز، موجب کاهش کارآیی مغز می شود.

۶ کم خوابی: خواب به مغزمان اجازه استراحت می دهد؛ محرومیت طولانی مدت از خواب به شتاب گیری مرگ سلولهای مغزی خواهد شد.

۷ پوشاندن سر به هنگام خواب: خوابیدن با سر پوشیده باعث افزایش غلظت دی اکسید کربن و کاهش تجمع اکسیژن می شود که ممکن است منجر به اثرات مخرب مغزی شود.

۸ کار کشیدن از مغزتان در هنگام بیماری: کار سخت یا مطالعه در زمان بیماری ممکن است منجر به کاهش کارآئی مغز و در نتیجه صدمه به مغز می شود.

۹ کمبود فکرهای سازنده در مورد آینده: تفکر بهترین راه برای تمرین دادن به مغز ما است، افکار منفی مغزی ممکن است باعث کوچک شدن مغز شود.

۱۰ کم حرفی یا سکوت دایمی: صحبت کردن از روی مطالعه (و نه پرحرفی های بیهوده)، انتقال خرد و دانش و آگاهی به دیگران باعث افزایش کارایی مغز میشود. مکالمات انتزاعی باعث بهره وری مغز خواهد شد.

۱۱٫ مصرف الکل: الکل عامل اصلی در نابودی سلول های مغزی است.

 
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 18:8 :: نويسنده : Enika

تصویری که نشان میدهد هنوز انسانیت نمرده است!

یک مادر 97 ساله در چین ، به مدت نوزده سال است که هر روز پسر فلج 60 ساله خودش را مراقبت می کند و غذا می دهد. بی دلیل نیست که بهشت زیر پای این فرشتگان است .

 

 
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 17:58 :: نويسنده : Enika

خرید معجزه!

یک داستان واقعی پند آموز

 

وقتي سارا دخترک هشت ساله اي بود، شنيد که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت مي کنند. فهميد برادرش سخت بيمار است و آنها پولي براي مداواي او ندارند. پدر به تازگي کارش را از دست داده بود و نمي توانست هزينه جراحي پرخرج برادر را بپردازد سارا شنيد که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه مي تواند پسرمان را نجات دهد 
 
سارا با ناراحتي به اتاق خوابش رفت و از زير تخت، قلک کوچکش را درآورد. قلک را شکست، سکه ها را روي تخت ريخت و آنها را شمرد، فقط 5 دلار.
 


بعد آهسته از در عقبي خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوي پيشخوان انتظار کشيد تا داروساز به او توجه کند ولي داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه بچه اي هشت ساله شود. دخترک پاهايش را به هم مي زد و سرفه مي کرد، ولي داروساز توجهي نمي کرد، بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه ها را محکم روي شيشه پيشخوان ريخت.
 


داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه مي خواهي؟
دخترک جواب داد: برادرم خيلي مريض است، مي خواهم معجزه بخرم.
داروساز با تعجب پرسيد: ببخشيد؟!!
 


دختـرک توضيح داد: برادر کوچک من، داخل سـرش چيزي رفته و بابايم مي گويـد که فقط معجـزه مي تواند او را نجات دهد، من هم مي خواهم معجزه بخرم، قيمتش چقدر است؟

داروساز گفت: متاسفم دخترجان، ولي ما اينجا معجزه نمي فروشيم.

چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خيلي مريض است، بابايم پول ندارد تا معجزه بخرد اين هم تمام پول من است، من کجا مي توانم معجزه بخرم؟
 
 
مردي که گوشه ايستاده بود و لباس تميز و مرتبي داشت، از دخترک پرسيد: چقدر پول داري؟
دخترک پول ها را کف دستش ريخت و به مرد نشان داد. مرد لبخنـدي زد و گفت: آه چه جالب، فکـر مي کنم اين پول براي خريد معجزه برادرت کافي باشد!
بعد به آرامي دست او را گرفت و گفت: من مي خواهم برادر و والدينت را ببينم، فکر مي کنم معجزه برادرت پيش من باشد.
 
 
فرداي آن روز عمل جراحي روي مغز پسرک با موفقيت انجام شد و او از مرگ نجات يافت.
پس از جراحي، پدر نزد دکتـر رفت و گفت: از شما متشکـرم، نجات پسرم يک معجـزه واقعـي بود، مي خواهم بدانم بابت هزينه عمل جراحي چقدر بايد پرداخت کنم؟
 


دکتر لبخندي زد و گفت: پنج دلار بود که پرداخت شد .  
 
آن مرد ، دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شيکاگو بود.
 
دوست داشتم ايميل همه جراحان و پزشكان  ايراني را داشتم ...

 

 

 
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 17:46 :: نويسنده : Enika

طرز ساخت بیلچه یا خاک انداز ابتکاری!

 
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 17:36 :: نويسنده : Enika

تصویر شگفت انگیز مجسمه ای در روز و در شب!

 
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 7:30 :: نويسنده : Enika

 

آقایون اینطوری ابراز علاقه میکنند!

همانطور که می دانید گفتن دوستت دارم برای شما و همچنین برای همسرتان بسیار اهمیت دارد. اما شما نباید به گفتن و یا صرفا شنیدن  دوستت دارم بسنده کنید؛  چرا که بسیاری از مردان تمایل دارند که دوستت دارم را در کارهایشان ثابت کنند.

«او نمی گوید دوستت دارم! اصلا شاید دوستم ندارد. شاید تنها به زندگی با من عادت کرده و اگر هر زن دیگری هم جای من بود، با او همین رفتار را می داشت.
شاید در جوانی اش یک شکست عشقی عمیق خورده و دیگر نمی تواند مرا دوست داشته باشد. شاید به اصرار خانواده اش به این ازدواج تن داده و دلش می خواهد دوباره به روزهای مجردی اش برگردد. شاید...»

اینها حرف هایی است که بسیاری از زن های ایرانی در دل دارند. زن هایی که همسران شان میان سنت و مدرنیته گیر افتاده اند و با وجود تمام عشق و احترامی که برای آنها قائل هستند، از عهده گفتن یک جمله ساده برنمی آیند: « دوستت دارم! »
این مردها میانه ای با گل و هدیه ندارند، جمله عاشقانه بلد نیستند و بعد از بحث به جای عذرخواهی می خواهند با عادی رفتار کردن، موضوع را به فراموشی بسپارند.
اگر شما هم یکی از زن هایی هستید که زیر یک سقف با چنین مردی زندگی می کنید، بهتر است قبل از قضاوت کردن با این  نشانه های مردانه ابراز عشق آشنا شوید.

مرد عمل است
همسر شما یک مرد سنتی است که فکر می کند ابراز احساسات یک کار زنانه است؟ اگر این طور است شما حداقل تا مدتی باید به دنبال نشانه دیگری بگردید و عشقش را از روی آن حدس بزنید. چنین مردهایی دوست دارند به زبان بی زبانی حرف بزنند و شما می توانید از هزار و یک موقعیت این زبان را رمزگشایی کنید.
همسر شما ممکن است « دوستت دارم » را با درست کردن وسایل خانه و کارهای تعمیراتی نشان دهد یا اینکه به جایش حمام را بشوید یا آشغال ها را بیرون ببرد.
این دسته از مرد ها دوست ندارند برای ابراز عشقشان کار هیجان انگیز و بزرگی انجام دهند. آنها بیشتر از آنکه بخواهند شما را متوجه حس خودشان کنند، دوست دارند برایتان یک زندگی آرام بسازند.
در اوج ترافیک دنبال تان بیایند تا راحت به خانه برگردید، بیشتر کار کنند تا در رفاه باشید یا وقتی یک فرد فضول فتنه ای علیه شما به پا می کند، بی تفاوت از کنارش بگذرد و نشان دهد به شما اطمینان دارد. این دسته از مرد ها تمام تلاششان را می کنند تا دنیا جای بهتری برای شما باشد و البته تمام تلاششان را هم می کنند که شما از این موضوع بویی نبرید.

شما را اول صف می گذارد
یک مرد سنتی، اگر عاشق همسرش باشد، بیشتر از آنچه فکرش را کنید، برای زندگی اش وقت و انرژی می گذارد. تقویم او از روی برنامه های همسرش ورق می خورد و تمام تلاشش را می کند که کوچک ترین زمان خالی اش را، برای زندگی مشترکش صرف کند.
او با یک دسته گل به خانه نمی آید اما تمام سعی اش را می کند که در سریع ترین زمان ممکن به خانه برگردد. وقتی که از محل کارش برمی گردد نمی گوید:« دلم برایت خیلی تنگ شده بود » اما با روی باز به خانه می آید و اگر شما تمام روز را تنها در خانه گذرانده باشید، با تمام خستگی اش سعی می کند
برنامه ای برای بعد ازظهر شما بریزد. او دوست دارد یک تنه تنهایی شما را پر کند و اگر هم به خاطر مشغله هایش از پس این کار برنیاید، با استقبال از برنامه های دیگری که در سر دارید، شما را در رسیدن به آرامش بیشتر همراهی می کند. او را بشناسید!

از شما کمک می گیرد
مهم نیست شما مهارت و توانایی انجام آن کار را دارید و مهم هم نیست که او به تنهایی از پس آن کار برمی آید یا نه؛ اگر همسرتان از شما برای انجام کاری کمک می خواهد، با دل و جان همراهی اش کنید. برای مردهایی که اهل گفتن دوستت دارم نیستند، چنین مشارکت هایی نماد دوست داشتن هستند.
آنها می خواهند ساده ترین کارها را هم با کمک شما انجام دهند و به شما نشان دهند که در تمام ابعاد این زندگی، نقش موثری دارید. برای مرد هایی که اهل ابراز علاقه به شیوه مدرن نیستند، کمک خواستن یعنی نشان دادن تمامی احساس.
آنها با این خواسته می گویند :
« دوست دارم حتی در ساده ترین بخش های این زندگی هم همراهم باشی »، پس این همراهی را از او نگیرید و ساده از کنارش نگذرید.

باورهایش را بازنگری می کند
مردهای ایرانی، با یکسری اصول به دنیا می آیند و رشد می کنند اما اگر همسرتان واقعا عاشق تان باشد، به خاطر شما از اصول قدیمی اش دست برمی دارد. برای هر فردی قضاوت دیگران و اصولی که با آنها بزرگ شده اهمیت دارد، اما یک مرد عاشق، کمی انعطاف پذیرتر است و می تواند خط و مرزهایش را برای شما جا به جا کند. او شما را همین طور که هستید می پذیرد و به خاطر راضی نگه داشتن دیگران، برای شما شرط تغییر کردن را تعیین نمی کند. اولویت او نظر و خواسته شماست و به همین دلیل، سعی می کند دیگران را مجاب به تغییر و پذیرفتن شما کند.

خودش را تغییر می دهد
برای همه ما تغییر کردن کار ساده ای نیست؛ حتی اگر همسرتان عاشق ترین همسر روی زمین باشد، نباید انتظار داشته باشید سریع و آسان ویژگی هایی که دوست ندارید را کنار بگذارد. اما اگر دوست تان داشته باشد، تمام تلاشش را برای تغییر می کند. به خاطر شما صبورتر می شود و روی موضوعاتی که هیچ وقت برایش اهمیتی نداشته تمرکز می کند.

اگر از ظاهرش انتقاد کرده اید، سعی می کند به دلخواه شما لباس بپوشد. اگر برخی حرف ها یا برخورد هایش را دوست ندارید، آنها را به خاطر شما تغییر می دهد. اما گمان نکنید این تغییرات یک شبه اتفاق می افتد. شاید او هیچ وقت موفق به تغییر دادن خودش نشود اما همین که برای تغییر کردن تلاش می کند، معنای جمله « دوستت دارم» را می دهد.

رۆیاهایش را بدون شما نمی سازد
یک همسر عاشق، گوشه گوشه زندگی اش را در کنار شما می بیند. برای او هیچ رۆیایی بدون شما امکان پذیر نیست. اگر نامزد تان باشد، تمام تلاشش را می کند که هرچه زودتر با هم ازدواج کنید و اگر همسرتان باشد، برای رسیدن به یک ثبات مالی بیشتر از همیشه قدم برمی دارد. او دوست دارد در کنار شما یک خانواده کامل داشته باشد.
از شنیدن خبر حضور یک بچه در زندگی تان، هیجان زده می شود. او هر بعد این زندگی که حضور شما در آن باشد را عاشقانه دوست دارد و از هر اتفاق تازه ای در زندگی تان را استقبال می کند. برای او حضور شما در زندگی کافی است و دیگران تنها زمانی اهمیت دارند که بتوانند به بهتر شدن احساس و زندگی شما کمک کنند.

راز هایش را برای شما فاش می کند
بعضی مردها دوست دارند دنیایشان را در بسته برای خودشان نگه دارند. برای یک مرد، گفتن رازهایی که سال هاست از همه پنهان شان کرده آسان نیست. در دنیای آنها این اتفاق تنها بعد از یک عشق و اعتماد جدی می افتد و اگر این اعتماد ذره ای خدشه دار شود، بازهم در دنیای راز هایشان بسته می شود و تا ابد پنهان می ماند.
پس گمان نکنید حرف هایی که گفتن آنها برای شما آسان است برای همسرتان هم به راحتی قابل بیان است. وقتی زبان باز می کند برایش شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید هرگز شخص دیگری از حرف هایی که میان شما رد و بدل شده، باخبر نمی شود.
برای یک مرد، گفتن حرف های نگفته، نیازمند رسیدن به یک عشق بی اندازه است و اگر همسرتان شما را برای درد دل هایش انتخاب کرده است، بدانید که بیش از هر کسی عاشق شماست. در این مواقع نه راهکاری به او ارائه دهید و نه با بی توجهی تان دلسردش کنید. تنها گوش کنید و نشان دهید با تمام وجود حرف هایش را می فهمید.

پابه پای تان پیش می رود
اگر شما را دوست داشته باشد، با تمام وجود دلش می خواهد راضی و خوشحال نگه تان دارد. شاید او برای یک آخر هفته رمانتیک و پر از گل و هدیه برنامه ریزی نکند، اما با دل و جان حرف های شما را می شنود و تا حل شدن نگرانی هایتان، شما را همراهی می کند.
او با هموار کردن راه شما در رسیدن به آروزهایتان عشقش را نشان می دهد. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، اگر به دنبال هنر هستید و اگر دوست دارید برای بزرگ کردن بچه ها وقت بگذارید، همسر عاشق تان شما را همراهی می کند تا با سختی کمتری از این مسیرها بگذرید.

شما را همانطور که هستید، می پذیرد
نمی توانید بگویید هیچ ایرادی ندارید. از ظاهر تان گرفته تا سبک لباس پوشیدن، حرف زدن، وضعیت خانوادگی یا حتی خصوصیت های اخلاقی، قطعا مواردی وجود دارد که همسرتان در دلش با آنها میانه ای نداشته باشد. پس گمان نکنید که « دوستت دارم » نگفتن او، غیرقابل بخشش است.

زیرا او با گذشتن از ایراد های شما یا بخشیدن اشتباهات تان به شما عشقش را ابراز می کند. برای او شما همین طور که هستید قابل ستایشید و نمی گذارد که به خاطر ایرادهای احتمالی، دیگران به شما خرده ای بگیرند. یک همسر عاشق، همیشه پشتیبان شما می ماند و در شادی و غم، بیماری و سلامت و ... برخوردی یکسان با شما دارد.

 

 
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 7:20 :: نويسنده : Enika

عکس جدید و جذابی از سلناگومز